یه ترم بیشتره که همه واحدامون عملی شدنو خبری از کلاس تئوری حضوری یا لینکای اسکای روم نیست. دیگه باید اواخر امتحانای ترمِ مهرِ دانشگاهیا باشه، ولی ما با اینکه امتحان نداریم هنوز داریم کارآموزی میریم. نیمسال اول ۱۴۰۱، ترم سختی بود به خصوص حوالی آبان و آذر. رمقی دیگه نمونده. به سختی این کارآموزیای آخرو دارم جمع و جور میکنم. کمی خسته از کارآموزی صبح برگشتم، ناهار خوردم و فیلم ترکی روده دراز! رو قطع میکنم و بی رغبت و با تنفر (بازم!) لینکی که توی گروه واتساپی خاک خورده کلاسمون گذاشتن، باز میکنم. تنفر بی دلیل نیست. استاد از برنامه ریزی امتحانات سهمگین توسط هیئت آموزشی دانشگاه میفرمایند. همه ش هم به خاطر خودمونه به گفته متینشون. «یک امتحان پره عرصه تئوری در همین تعطیلات بین دو ترم و دو امتحان تئوری و عملیِ فاینال در تابستان آینده». منبعشونم کامل مشخصه: کل مباحث چهار سال. امتحان پره عرصه جالبناکه. اسمش پره عرصه ست؛ یعنی قبل از عرصه. ولی الآن که ما دقیقا وسط گذروندن عرصه ایم یاد جنابان اساتید افتاده. کاربردش چیه؟ هیچی. یه وقت با بار علمی کم وارد عرصه ای که واردش شدیم نشیم. پدر و مادر نیامرزیده ها. فاینال تئوری و عملی هم که تابستون سال دیگه ست. هیچی نمیتونم بگم جز اینکه امیدوارم تابستون سال بعد نیاد. حالا اینا همه رو گفتم که چی؟ خودمم نمیدونم فقط میدونم از این .... و دانشگاه و استاداش متنفرم. نایی برام نمونده. نمیدونم این یه سالی که باقی مونده رو چجوری میخوام تموم کنم. ولی راسته که هر چی بیشتر به اینکه کی تموم میشه فکر کنی، بیشتر واست طولانی میشه و کش پیدا میکنه. ولی.. مگه میذارن به این فکر نکنم؟ مگه میذارن کمتر دوستشون نداشته باشم؟ مگه میذارن کمی آسوده تر، با خستگی روحی و جسمی کمتر تمومش کنم؟
پ.ن: نقطه چین که گذاشتم یعنی نمیخام بگم چیه..
- ۰ نظر
- ۱۹ دی ۰۱ ، ۱۷:۰۰